
تعدادی از پژوهشگران هیجان ها را به دو دسته ی مثبت و منفی تقسیم بندی می کنند و در این مقاله به صورت کامل با این موضوع آشنا خواهیم شد.
هیجان های مثبت شامل:
- شادی: از رسیدن به هدف به دست می آید.
- علاقه: در تمایل به یادگیری، پرورش شایستگی ها و مهارت ها نهفته است.
هیجان های منفی که می توان از آن ها به عنوان علایم هشدار دهنده مطمئن یاد کرد، عبارتند از:
- تعجب: در اثر حوادث و رویداد های ناگهانی مانند رعد و برق، طوفان و دیدن یک دوست قدیمی به وجود می آید.
- ترس: هشدار هیجانی است و هنگامی به وجود می آید که در معرض آسیب های جسمی و یا روانی قرار بگیریم.
- خشم: در اثر ناکامی و عدم تحقق هدف و خواسته ها شکل می گیرد.
- انزجار: عامل این هیجان عدم پذیرش و مطرود شدن است.
- اندوه: منفی ترین و آزاردهنده ترین هیجان هاست و علت آن شکست و جدایی است. جدایی از شخص مورد علاقه در اثر مشاجره، اختلاف نظر، طلاق و مرگ است و می تواند زمینه ساز اندوهگینی شود.

کارشناس هیجان، دکتر پال اکمن، چهار نوع هیجان محوری شامل ترس، خشم، اندوه و لذت را تعریف می کند. بسیاری از پژوهشگران خویشاوندی زیادی بین هیجان ها قائل می شوند. برای مثال با اندوه، انزوا و غم، ناامیدی یا غمگینی همراه است؛ در حالی که با شادمانی، شعف و لذت، خشنودی و خنده توام است.
فواید هیجان
بقا / حیات
در طول میلیون ها سال با تکامل طبیعت، هیجان ها دستخوش رشد شده اند. هیجان های ما بالقوه این توانایی را دارند که در خدمت ما به عنوان یک نظام درونی هدایت کننده عمل نمایند.
وقتی نیاز ها ارضاء می شوند، هیجان ها به ما هشدار می دهند؛ مثلا وقتی احساس تنهایی می کنیم که نیاز های اجتماعی و ارتباطی ما برآورده نشوند. وقتی احساس ترس می کنیم که نیاز های ایمنی ما ارضاء نشوند و وقتی احساس طرد می کنیم که نیاز های پذیرش ما از سوی دیگران محقق نشوند.
تصمیم گیری
هیجان ها منبع ارزشمندی از اطلاعات هستند و در تصمیم گیری به ما کمک می کنند. مطالعات نشان می دهد وقتی رابطه هیجان با مغز قطع می شود فرد نمی تواند تصمیم بگیرد. چرا؟ زیرا او نمی تواند بداند که او چه احساسی درباره ی انتخابش خواهد داشت.
تعیین حد و مرز
وقتی از رفتار فردی دلخور می شویم، هیجان ها به ما هشدار می دهند. ما آموخته ایم به هیجان های خودمان اعتماد کنیم و از آن ها خاطر جمع باشیم و به خودمان اجازه دهیم که فرد موردنظر بداند که از رفتارش احساس ناراحتی می کنیم.
این مطلب به ما کمک می کند تا محدوده ای را مشخص کنیم که در آن سلامت جسمی و روانی ما تضمین می شود.
ارتباطات
هیجان ها در برقراری ارتباط با دیگران به ما کمک می کنند برای مثال حرکات چهره ای می تواند طیف وسیعی از هیجان ها را منتقل نماید؛ مثلا اگر صدمه ای دیده باشیم به دیگران این علایم را می فرستیم که نیاز به کمک و یاری داریم. مهارت در ارتباطات کلامی باعث ابراز نیاز های هیجانی می شود، در نتیجه احتمال ارضاء آن وجود دارد.
اگر بتوانیم به مشکلات هیجانی دیگران خوب گوش دهیم، ضمن کمک به آن ها می توانیم احساس او را درک کنیم و مورد توجه قرار دهیم.
وحدت و اتحاد
شاید هیجان ها بزرگ ترین منبع بالقوه برای اعتماد سازی میان همه افراد باشند. گرایش های سیاسی، فرهنگی و ارزش های مختلف نمی تواند زمینه ساز اعتماد میان افراد شوند؛ بلکه به طور جدی و دردناکی موجب تفرقه و جدایی انسان ها از یکدیگر می شوند. به عبارتی هیجان ها جهانی هستند.
چارلز داروین در اخرین کتابش به نام “ابزار هیجان ها در انسان و جبران هیجان ها” محوری را که موجب اتحاد می شود شامل همدلی، مشارکت، عفو و بخشش می داند.
به زندگی نشاط می دهد
اگر فراز و نشیب زندگی نبود، زندگی خسته کننده و بی روح می شد.
زمینه ساز اعتماد
همه انسان ها دارای هیجان هستند؛ بنابراین وجه مشترکی میان آن ها وجود دارد که می تواند اعتماد سازی به وجود آورد
موجب شکل گیری هنر می شود
اگر زیبایی های هنر وجود نداشت، زندگی فاقد جنب و جوش بود.
انرژی بخش است
هنگامی که در معرض خطر قرار می گیریم هیجان، موجب افزایش توان جسمی و روانی می شود.
باعث انجام کار های خوب می شود
بسیاری از کار ها را به آن دلیل انجام می دهیم که نیروی هیجان در آن نهفته باشد.

دکتر دانیل گلمن یکی از پژوهشگران معروف در زمینه هوش هیجانی در این زمینه می گوید در زندگی هیچ چیز بزرگی تا کنون به دست نیامده است مگر آنکه پشت آن قدرت هیجان نهفته باشد.
زیان های هیجان
- موجب بروز اعمال ناپسند و در نهایت پشیمانی می شود: در روزنامه ها حوادث ناگواری را زیاد مطالعه کرده اید که منشاء آن هیجان های منفی است.
- موجب اغفال می شود: اگر نتوانید کسی را با دلایل منطقی وادار به انجام کاری کنید با تاثیر گذاشتن بر او به وسیله کلمات می توانید حالت هیجانی منفی در او ایجاد کنید تا او را به انجام کاری وادار کنیم که دلخواه ماست.
- عقل و منطق را تحت تاثیر قرار می دهد: این حالت وقتی به وجود می آید که هیجان ها به صورت شدید و ناگهانی ظاهر شود.
- انرژی را از بین می برد: وقتی هیجان های شدیدی مانند ترس یا خشم بر ما غلبه می کنند، مقدار زیادی گلیکوژن وارد خون می شود تا سوخت زیادی را به عضلات بدن برساند.